فوت آقاجون
پسر عزیزم 93/2/23 آقا جون بابا بزرگ بابایی و از دست دادیم خیلی خت بود برای هممون خیلی ناراحت کننده بود مخصوصا اینکه تو رو خیلی دوست داشت و همش بهت می گفت نیما کوچولوی من , ساقه طلا و شعری که برات می خوند نه نه جوون نه نه جوون ..... بردیا من تو شاید آخرین کسایی بودیم که از بچه ها و نوه هاش دیدیمش چون روز قبل از فوتش پیشش بودیم و کلی با تو بازی کرد و بوست کرد وای هنوز باوم نمی شه خیلی دوست داشتنی و مهربون بود عاشق تو بود نمی دونم وقتی بزرگ شدی چیزی از آقاجون یادت می مونه یا نه وقتی بهت می گم آقا جون کجاست می گی آقاجون رفته تو آسمونا .... خدایا روحش شاد باشه . ...
نویسنده :
مامانه بردیا
15:45